بررسی موانع پیاده سازی کارت ارزیابی متوازن (BSC) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از دیدگاه حسابداران
چکیده:
امروزه فرآیند بهبود مستمر نقش بسزایی در موفقیت بنگاههای اقتصادی دارد. این مهم از طریق تعیین اهداف، برنامهریزی و اجرای برنامهها و به تبع آن ارزیابی عملکرد انجام میشود. در گذشته، ارزیابی عملکرد تنها با اتکاء بر معیارهای مالی انجام میپذیرفت. معیارهای مالی که حکایت از رویدادهای تاریخی داشت، برای ارزیابی عملکرد شرکتهای عصر صنعتی که در آن ایجاد قابلیتهای بلندمدت و روابط با مشتریان عوامل حیاتی در کسب موفقیت به شمار نمیآمد، کافی بود. اما این معیارها برای هدایت و ارزیابی عملکرد شرکتها در عصر کنونی که در آن ایجاد ارزش و تولید ثروت از طریق سرمایهگذاری در مشتریان، تامینکنندهگان مواد و کالا، کارکنان، فرآیندها، تکنولوژی و نوآوری امکانپذیر است، کافی نیست. کارت ارزیابی متوازن ضمن لحاظ کردن معیارهای مالی، معیارهای جدیدی برای تطبیق روشهای ارزیابی با شرایط عصر حاضر فراهم میآورد. تجربه نشان میدهد که پیادهسازی این سیستم در عمل با چالشهایی روبهرو بوده که پژوهش حاضر به بررسی و تعیین آنها پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی-توصیفی است. جامعه آماری را مجریان و متخصصان پیادهسازی کارت ارزیابی متوازن، حسابداران مدیریت و اساتید حسابداری و مدیریت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی تشکیل میدهند. جهت جمعآوری دادهها طی سه ماهه اول سال 1391 تعداد 340 پرسشنامه ارسال گردید. نتایج نشان میدهد که به ترتیب عدم آشنایی مدیران با مفهوم، مزایا و نحوه پیادهسازی، نوسانات سیاسی و اقتصادی کشور و عدم مشارکت جمعی کارکنان در پیشبرد راهبردهای سازمان از مهمترین موانع پیادهسازی این سیستم در شرکتهای ایرانی است.