روند تغييرات در رويكرد استاندارد گذاري حسابداري و ضرورتهاي آن (با تاكيد بر ساختار تئوريك استانداردها)
استانداردهاي حسابداري همسو با تغييرات محيط تجارت و رقابت در جهان متحول مي شوند، استانداردها با رويكردهاي جديد پا به عرصه مي گذارند و در اين ميان تاكيد بر برخي مفاهيم (براي مثال مفهوم مربوط بودن ) و اصول (براي مثال اصل بهاي تمام شده ) دچار شدت و ضعف مي گردد، كشورها زير فشارهاي چند سويه از سوي نهادهاي بين المللي و از همه مهم تر فشار از سوي ذينفعان به سمت قبول استانداردهاي بين المللي گزارشگري مالي (IFRS) و همچنين تدوين استانداردهاي ملي با تاكيد بر رويكرد مبتني بر اصول(مفهوم) سوق داده مي شوند . تغيير در رويكرد استانداردگذاري در سال هاي اخير را مي توان به وضوح در روند استانداردگذاري مشاهده كرد . از سال 1936 كه كميته رويه هاي حسابداري( CAP) شكل گرفت، تا بحال كه استانداردها از كانال FASB تدوين و ارائه مي گردند، تغييرات بسياري، هم در نهادهاي استانداردگذار و هم رويكردهاي مورد استفاده آنها در خصوص تدوين استانداردهاي گزارشگري مالي بوجود آمده است . در فضاي رقابتي حاضر و جهاني شدن اقتصاد، مي رود تا معني و مفهوم مرزهاي فيزيكي(به لحاظ اقتصادي) كم رنگ تر شده و همگن بودن و مقايسه پذيري اطلاعات كشورها از اهميت بيشتري برخوردار شده اند . اينجاست كه لزوم قبول و بكارگيري استانداردهاي بين المللي گزارشگري مالي بيش از پيش احساس مي شود . در اين مقاله برآنيم به اختصار تا روند تغييرات را بررسي كرده و تا حد امكان، وضعيت حاضر را تشريح نمائيم.