سرمايه فكري: در مسير گذر از تئوري به عمل
چكيده:
در اقتصاد دانش محور ، از سرمایه فکری به منظور ایجاد ارزش برای سازمان استفاده می شود و در دنیای امروز ، موفقیت هر سازمان به توانایی مدیریت این دارایی ها بستگی دارد. امروزه شاهد رشد اهمیت سرمایه های فکری ، به عنوان یک ابزار موثر برای افزایش رقابت شرکت ها هستیم . اندازه گیری سرمایه فکری به منظور مقایسه شرکت های مختلف ، تعیین ارزش واقعی آنها و حتی بهبود کنترل های آنها ضروری است .
سرمايه فكري بعنوان يك الگوي جايگزين با هدف شناسايي، اندازه گيري، گزارش دهی و مديريت دارايي های دانشی ظاهر شده است . در حالي كه نياز به چهارچوب هاي منظم براي در نظر گرفتن دارايي هاي دانشی و منابع نامشهود ( نهان ) در محيط اقتصاد جديد وجود دارد، این الگو هنوز يك راه حل غالب براي تئوريسين هاي حسابداري، متخصصين شركت ها و ناظران قانونی پیدا نکرده است .
اين مقاله به تحلیل سرمايه فكري بعنوان ابزاري برای برآورده كردن نيازهاي واقعی شرکت ها و اهمیت و نقش آن در حسابداري و مديريت مبتنی بر دانش می پردازد . در این مقاله ، مباحثی مطرح می شود که می تواند تائید کننده جایگزینی سرمایه فکری به جای حسابداری مدیریت در شرکت ها باشد.