کیفیت حسابرسی و محافظه کاری: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چكيده
یکی از فرضیه هایی که در توجیه تقاضا برای خدمات حسابرسی در بازارهای آزاد مطرح می باشد فرضیه اطلاعات است. بنابراین سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی همواره به دنبال دستیابی به اطلاعات معتبر و حسابرسی شده می باشند تا بتوانند از مزایای حاصل از داد و ستد اوراق بهادار بهره مند گردند. محافظه کاری، رفتار فرصت طلبانه مدیر را محدود می نماید و از طریق تاییدپذیری نامتقارن، سویه های مدیریتی را کاهش می دهد. چنین به نظر می رسد که محافظه کاری یک مکانیزم گزارشگری مالی کارا می باشد. بنابراين، هدف اين پژوهش بررسي تأثير کیفیت حسابرسی بر محافظه کاری شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. براي تحقق اين هدف معیارهای اندازه حسابرس، دوره تصدی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان معیارهای کیفیت حسابرسی در نظر گرفته شده اند. برای اندازه گیری محافظه کاری نیز از مدل محافظه کاری خان و واتس [18] استفاده می شود. براي انجام اين پژوهش، سه فرضيه طراحي شد که رابطه بين کیفیت حسابرسی و محافظه کاری را در بين شرکتها و در طي دوره مورد نظر بررسي مي نمايد. بنابراين، براي آزمون فرضيه هاي پژوهش روش آماري "دادههاي تلفیقی" بکار گرفته شده است. دوره زماني مورد مطالعه برای هر یک از فرضیه های پژوهش، سالهاي 1385 تا 1390 و نمونه انتخابي شامل 84 شرکت است.
نتايج حاصل از آزمون فرضيههاي اين پژوهش حاکي از اين است که صرف نظر از اندازه شرکت، نسبت بدهی، سودآوری و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، بين اندازه حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت با محافظه کاری شرکت رابطه مثبت و معني داري وجود دارد اما رابطه بین دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری، منفی است.